سفارش تبلیغ
صبا ویژن

marefatia
سلام به همه ی دوستای گل خودمون!!! ما5دوست(مینا،نرگس،حنانه،زهرا و صبا)تصمیم گرفتیم که یه وبلاگ عالی درست کنیم و این کارو کردیم و امیدواریم که با کمک تک تک شما بتونیم وظیفه مون رو به خوبی انجام بدیم. 
قالب وبلاگ

*مینا*


[ شنبه 92/4/15 ] [ 9:8 صبح ] [ marefat students ] [ نظر ]
میخواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم

که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی

یادت نمیرود باید عاشقی کنی

کاش من اینگونه عاشق بودم ..... ای کاش ...
*مینا*

[ جمعه 92/4/14 ] [ 12:49 عصر ] [ marefat students ] [ نظر ]
با من بمان...

آنها که رفتنشان را طاقت آوردم ،

"تو" نبودند...

به سلامتی کسی که میدونی واسه تو نیس

اما نمیتونی دوسش نداشته باشی
مینا

[ جمعه 92/4/14 ] [ 12:13 عصر ] [ marefat students ] [ نظر ]

دلم بـه حال پسری سـوخت

کـه وقتی گفتم کفشهایم را خوب واکس بزن

گفت:خاطـرت جمع باشـد

مثل سـرنوشتم برایـت سـیاه میکنم…

*میناجون*


[ جمعه 92/4/14 ] [ 12:0 صبح ] [ marefat students ] [ نظر ]


همه ی رابطه‌ها با جمله ی

"تو با بقیه فرق داری "

شروع میشه

و به جمله ی

" تو هم مثل بقیه ای"

ختم میشه...!
*مینا*

[ پنج شنبه 92/4/13 ] [ 1:0 عصر ] [ marefat students ] [ نظر ]

*مینا*


[ پنج شنبه 92/4/13 ] [ 11:29 صبح ] [ marefat students ] [ نظر ]

اون زمون تلوزیون رنگی نبود ......

دی وی دی و رسیور هم نبود .....

ولی یه تلوزیون سیاه و سفید بود ....

نه عمو پورنگ بود ..... نه خاله شادونه .....

نه عمو مهربون بود ..... نه خاله نگار .....

ولی یه مجری مهربون بود به نام " خانم رضایی "

همیشه هم اولین چیزی که میگفت این بود .....

" شما که جلو تلویزیون نشستی .... یه کم برو عقب تر بشین "

ما دهه ی شصتیها این جمله شو هنوز یادمونه ......

فقط یه جمله دارم بگم به ایشون :

ممنونم

که دنیای ما رو از پشت تلوزیونهای سیاه و سفید

رنگ محبت بخشیدی .......

[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 8:23 عصر ] [ marefat students ] [ نظر ]

باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز بید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم
مینا

[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 8:18 عصر ] [ marefat students ] [ نظر ]

مینا


[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 1:49 عصر ] [ marefat students ] [ نظر ]
بعضی وقتها بعضی افراد دقیقا میرن رو مخت ........

اینقدر ازت میپرسن که آخرش دیوونه میشی .......

تازه بر میگردن ازت میپرسن :

اذیت شدی ؟؟؟؟

آدم دلش میخواد سرشو بکوبه تو دیوار .....

فقط بگو برات پیش اومده یا نه ؟؟؟ و چیکار کردی ؟؟؟؟
مینا

[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 1:34 عصر ] [ marefat students ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

سلااااام به همه ی دوست جونیامون.امیدوارم که حالتون خوب باشه.ما پنج تا دوست یعنی زهرا، صبا، مینا، نرگس و حنانه یه روز تصمیم گرفتیم برا خودمون یه وبلاگ درست کنیم و اسم کلاسمون رو هم روش گذشتیم.امیدوارم که از وبلاگمون خوشتون بیاد.راستی نظر یادتون نره هااااا....بازم بهمون سر بزنین.نظراتتون هم قابل احترامه و توسط نویسنده ی همون پست پاسخ داده می شود.
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
Susa Web Tools